جدول جو
جدول جو

معنی زاره مصر - جستجوی لغت در جدول جو

زاره مصر
(رَ)
قریه ای است به صعید. (منتهی الارب) (تاج العروس). یاقوت آرد: زاره شهری است به صعید نزدیک به قفط. (از معجم البلدان). و در قاموس الاعلام ترکی آمده است: ناحیه ای بدین نام در صعید مصر است.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از دریاچه های اقلیم سوم (مصر و اسکندریه) بوده است ادریسی آرد: از شهر طناح واقع در کنار شرقی خلیج تنیس بسوی دریاچۀ زار میرود، این دریاچۀ بزرگ و پهناور در نزدیکی فرماء و متصل به دریاچۀ تنیس است، و فاصله آن تادریای نمک 3 میل است و بجز شهر تنیس جزیره دیگری بنام حسن الماء در آن واقع است، این جزیره در جهت فرماء قرار دارد و اسب ملک برذوین که پس از اسلام به خیال فتح شام افتاده بود در نزدیک آن در آب غرق شد، (کتاب ادریسی چ لیدن ص 154)
لغت نامه دهخدا
(رَ تُ مَ صَ)
یا دارهمحصن نیز آمده است. نام جایی است در دیار بنی نمیر در کنار ثهلان اقصی. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نام شهری است در صعید مصر واقع در قسمت غربی رود خانه نیل که اکنون اثری از آن نباشد. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(طَ رَ بَخْ خا)
قریه ای است به مصر (جیزه) که در آنجا سمنت تهیه میشود. (المنجد)
لغت نامه دهخدا
(هَِ مِ)
مرادف ماه کنعان است. (آنندراج) :
ز صد هزارپسر همچو ماه مصر یکی
چنان شود که چراغ پدر کند روشن.
صائب (از آنندراج).
رجوع به ماه کنعان شود
لغت نامه دهخدا